هلیا جونهلیا جون، تا این لحظه: 10 سال و 24 روز سن داره

روزهای مادرانه

سونوگرافی سه ماهه دوم

دختر عسلم هر روز بیشتر از روز قبل منتظر دیدن روی گلت هستیم،قول بده که تو دل مامان خوب رشد کنی و زودتر بیای پیش ما... دهم آذر ماه وقت سونو گرافی سه ماهه دوم داشتم و این دفعه با بابا محمد جونی رفتیم دکتر و خیلی هم تو نوبت نشستیم و من چون گرسنم شده بود فهمیدم دل شما هم یه خوراکی میخواد،خلاصه بابای برامون آب میوه و پسته خرید و ما خوردیم... وقتی نوبتمون شد من به بابایی گفتم حواسش به مانیتور باشه تا دیدن شما رو از دست نده حتی یه لحظه و بالاخره دیدیمت،خانم دکتر گفت :"وای این نینی چقدر ورجه وورجه میکنه!" و من اون موقع تو دلم کلی خندیدم و فهمیدم آب میوه رو خیلی دوست داشتی.. بعدش هم چند تا تصویر سه بعدی از صورتت بهمون نشون داد و گفت نینی خیلی خو...
28 آذر 1392

صورتی یا آبی؟

امروز وقت سونوگرافی غربالگری داشتم ...از موسسه نسل امید وقت گرفته بودم ،صبح بابایی من و شما و مامان زری و رسوند اونجا و رفت سر کار. موقع سونو گرافی دیدیم که شما چقدر از دفعه قبل بزرگتر شده بودیو میشد کامل صورتتو ببینیم و خدا رو شکر سالم بودی. آخر سر هم آقای دکتر گفت احتمالا دختر هستی ولی تو هفته 16 دقیق تر مشخص میشه که صورتی هستی یا آبی عزیزم ، ولی برای من و بابایی هیچ فرقی نداره فقط سلامتت مهمه عسل.  پ.ن:امروز (19مهر) شما 12 هفته و 4 روز داشتی.  اینم عکس خوشگلت که تو اون روز با خانوم دکتر ازت گرفتیم و قدت 6.2 سانتی متر بود به قول خاله نرگس :"نخود شش سانتی با heart o bladdero  همه چی"       ...
7 آذر 1392
1